کفشدوزک کوچولو
رادی رادانم خدا کنه دیگه امروز بهتر بشی مامان جون... از روزی که واکسنت رو زدیم مدام گریه می کنی، نفخت بدتر شده، طفلک مامانی و بابایی... کلی این چند روزه برای آروم تر کردن تو اذیت شدن... منم که از شب تا صبح بالا سرت نشستم و انقدر نشسته چرت زدم و گردنم این ور و اون ور تاب خورده که الان درد می کنه...دست دردم نگو که نمی تونم خمش کنم، خدا کنه دیگه امروز خوب شی مامان جون... صدای گریه ات قلبمو به درد می یاره... دلم می خواد تو و همه بچه های دنیا همیشه بخندین و بخندین... حالا یه شعر خوشمل از طرف خاله کفشدوزک برات می ذارم تا با هم بخونیم و شاد بشیم: کفشدوزک کوچولو کفشدوزک کوچولو/ حسابی غصه داره/ چون که برای دوختن/ دیگه کفشی ندار...
نویسنده :
مامان رادمهر
11:45